حضورت چنان تنیده شده به لحظاتم، که روزهای بیحضورت را حتی به یاد نمیآورم.
حضورت، آفتاب من است؛ آفتابی که نه سوزان است و نه چشم را خیره میکند. لطیف و نرم و جاری و گرمابخش که دلم را روشن کرده؛ یک عمر آفتاب را از روزهایم حذف کردم که به تو، به آفتابم، برسم.
درباره این سایت